دو ماهگیت و یه مهمونی کوچولو با حضور چند تا از همکارای عزیزم
کیان گلم سلام عزیزم. قبل از همه چیز دو ماهگیت مبارک نفسم . روز 12 تیر ماه یعنی دو روز پیش چند تا از دوستام ( همکارام ) اومدند دیدنمون. از همشون سپاسگزارم خیلی از دیدنشون خوشحال شدم آخه دلم برای همشون تنگ شده بود . خاله سحر آمیتیس با خودش نیاورده بود . چقدر من و تو به دلمون صابون زدیم که آمیتیس می بینیم تو هم پسر خوبی بودی یه کوچولو نق نق کردی ، بعدش کارخرابی کردی مجبور شدوم دوستامو تنها بزام برم جاتو عوض کنم ( البته متینه هم فضولی می کرد و همش می خواست تو رو ببینه ) . بعدش همش بغل سحر جون بودی و تو بغل سحر جون هم خوابیدی . چند تا عکس انداختیم که برات گذاشتم تا ببینی . اونروز هم می خواستم ببریمت واکسنتو بزنی ...
نویسنده :
مامان سارا
16:40